گورویچ معتقد است هیچ ساختی بدون فرهنگ و هیچ فرهنگی بدون ساخت متبلور نمی گردد. فرهنگ و ساخت دو عنصر غیرقابل انکار و جدایی ناپذیر می باشند. هیچ یک از عناصر، ابعاد و یا عوامل را نباید به تنهایی و مجزا از دیگر عوامل، به عنوان عامل مسلط فرض کرد.
تئوری های تک سببی و تک عواملی از نظر گورویچ مردود و جزء قلمرو های جامعه شناسی کاذب می باشند.
*****************************************************
صورت های نادرست جامعه شناسی از نظر گورویچ
1- دوگرایی کاذب فرهنگ گرایی و ساخت گرایی: هرگونه تقابل میان ساخت و فرهنگ کاذب و باطل است. ساخت و فرهنگ جدایی ناپذیرند.
2- دوگرایی کاذب فرد و جامعه: فرد و جامعه دو عنصر جدایی ناپذیرند که بدون یکدیگر هیچ یک وجودی خارجی ندارند.
3- دوگرایی کاذب روانشناسی و جامعه شناسی: بررسی تمامیت یک جامعه هم بررسی ساخت اجتماعی «من» هاو «ما» ها را می طلبد و هم مطالعه ارواح و روان های «من» ها و «ما» ها را ضروری می سازد.
4- بطلان باور عامل مسلط: هیچ یک از عناصر، ابعاد و یا عوامل را نباید به تنهایی و مجزا از دیگر عوامل، به عنوان عامل مسلط فرض کرد.
5- دوگرایی کاذب نظم و پیشرفت: جامعه شناسان می توانند از هر دو مفهوم بهره ببرند بدون آنکه به هیچ کدام از مکاتب دوگانه نظم و تضاد متعلق باشند.
6- بطلان تکامل و فلسفه تاریخ: انتقاد به نظریه تکامل گرایی تک خطی. مثلا انتقاد به الگوی توسعه غربی و تجدد به عنوان تنها الگوی پیشرفت و تکامل جوامع.
7- بطلان قانون گرایی: انتقاد به سرمشق قرار دادن علوم طبیعی و تقلید نا به جا از آن. برشمردن نواقص تحلیل های آماری و کمّی و بطلان نظریه های تک سببی.
*****************************************************