سی رایت میلز معنقد است هدف و موضوع جامعه شناسی عبارت است از شناخت مشکلات اجتماعی و ارائه راه حل و تقید به نیات عملی علم و باید از میان مشکلات به آنهایی توجه کند که اجتماعی اند یعنی قسمت اعظم جامعه را در برگرفته اند.
میلز یک پژوهش کامل را مشتمل بر چهار مرحله می داند:
1- تحلیل سرگذشت نگارانه: رجوع به تجربه افراد و چگونگی تصمیم گیری و کنش های اجتماعی در ساخت اجتماعی.
2- تحلیل ساختی: تجزیه و تحلیل رابطه دیالکتیک میان اجزاء و ساخت کلان جامعه.
3- تحلیل تاریخی: مطالعه تاریخ جامعه و فرایندهای مؤثر پیشین در جامعه.
4- تحلیل کاربردی: مطالعه مسائل اجتماعی و راه حل آنها.
*****************************************************
* تشکیل تخیل جامعه شناسی مستلزم این است که هم جامعه و هم فرد را در دیالکتیکی متقابل درگیر دانست.
* میلز معتقد است جامعه آمریکا دارای ساختی طبقاتی است و فرصت های زندگی و قدرت اداره جامعه در دست طبقه حاکم و به تعبیر میلز برگزیدگان قدرت است.
* مفهوم طبقه متوسط یکی از مهم ترین نکاتی است که متفکرین قرن بیستم در تصحیح آراء مارکس بر آن انگشت نهادند.(مارکس معتقد بود طبقه متوسط از بین خواهد رفت و به طبقه کارگران صنعتی خواهد پیوست). اما میلز معتقد است طبقه متوسط خصلت انقلابی خویش را از دست داده است.
* میلز معتقد است طبقه متوسط که کارگران متخصص (یقه سپیدان) را هم در بر می گیرد، خواهان حفظ مراتب طبقاتی، پرستیژ، منزلت اجتماعی می باشد. این طبقه به دلیل نبودن فعالیت ها و گردهمایی هایی سراسیمه به دنبال الگوهای عادتی جامعه و برنامه های تحمیل شده نظام حاکم هستند. میلز این حالت را هراس پایگاهی می نامد.
* مهم ترین آسیب جامعه جدید صنعتی از نظر میلز تنها از خود بیگانگی و هراس پایگاهی نیست، بلکه واقعیتی ساختی است که توسط نوعی منطق کاذب توجیه شده است. میلز این واقعیت ساختی را واقعیت مسخره می نامد.
واقعیت مسخره از نظر میلز یعنی: شوروی، آمریکا و چین سعی در وارونه نشان دادن حقایق زندگی و مسخ نمودن روحیه و طبیعت بشری دارند و اصول زیر را القاء می کنند:
طبیعی بودن جنگ، آرزوی شکست برای طرف مقابل، تشویق رشد منابع تسلیحاتی و ابزار جنگی، سودجویی، رشد اقتصاد جنگی و... .
