تصور سیستمی پارسنز به افراط در جامعه شناسی نظری، بسط مفاهیم مجرد وکلان کشیده شد.
پارسنز به تأثیر اراده و اختیار انسان در جامعه باور داشته و رفتار انسان را به « کنش » تعبیر می کند. (برخلاف پیشینیان نظری که به نوعی جبر اجتماعی اعتقاد داشتند).
از نظر پارسنز جامعه متشکل از افراد کنشگری است که به دنبال اهداف مشترک هستند.(اهداف مشترک ریشه در نیازهای مشترک دارند)
در مکتب کارکردگرایی پارسنز سیستم بزرگ اجتماعی در بردارنده کلیه وجوه حیات اجتماعی است. منظور از وجوه حیات اجتماعی همان انسان های کنشگری که است که رفتار عقلایی و بخردانه دارند و بر اساس نیازهای مشترک به سوی اهداف مشترک گام برمی دارند.
دو عنصر مهم در نظام پارسنز :
1- انسان مختار و کنشگر (در قالب 4 سیستم کوچکتر عمل می کنند)
2- اهداف مشترک
*****************************************************
پارسنز نظام اجتماعی را متشکل از 4 نظام کوچکتر می داند:
1- نظام فرهنگی (مهمترین) 2- نظام اجتماعی) 3- نظام شخصیتی 4- نظام اندام واره ای یا بوم شناختی
کارکرد خرده نظام ها
* خرده نظام فرهنگی: مهمترین کارکرد این خرده نظام پایداری و حفظ بقای جامعه است. این کارکرد براساس دو مکانیزم جامعه پذیری و کنترل اجتماعی تحقق می یابد.
* خرده نظام اجتماعی: مهمترین کارکرد حفظ انسجام نظام می باشد. وظیفه این نظام اجتماعی کوچک که درون نظام اجتماعی بزرگ قرار دارد این است که به مسائل و روابط اجتماعی پاسخ مثبت دهد و جامعه را از پراکندگی دور و به سوی پیوستگی و وحدت رهنمون کند. از طریق مکانیزم تقسیم کار در گروه های رسمی و غیر رسمی بویژه در اوغات فراغت.
* خرده نظام شخصیتی: بنابر کنشگر بودن انسان کارکرد این خرده نظام بدست آوری هدف می باشد.
* خرده نظام اندامواره ای: مهمترین کارکرد ایجاد همسازی می باشد(تطابق و همسازی میان امکانات بوم شناختی، تکنیکی و اقتصادی از یکسو و امکانات اجتماعی از دیگر سو). در این نظام سازمان هایی چون اداره محیط زیست، مسکن، بهزیستی، سازمان بودجه و... قرار دارند.
از نظر پارسنز نظام اندام واره ای که یکی از خرده نظام های نظام بزرگ اجتماعی است همانگونه که در موجودات زنده دارای خصلت ترمیم پذیری است درجامعه نیز به نحوی از انحاء سعی در ایجاد همسازی و تطابق با شرایط جدید را دارد. این امر بنابر 4 شرط امکان پذیر می باشد:
1- وجود روابط متقابل میان خرده نظام ها
2- همگنی کیفی(تناسب و همگنی میان ورودی و خروجی عناصر مختلف نظام)
3- ههگنی کمی (تناسب بین مقدار کمی ورودی و خروجی با مقدار کمی تغییرات و تحولات)
4- هماهنگی کتقابل 3 شرط فوق با یکدیگر و با کل سیستم.
وجود 4 شرط فوق در جامعه »»» موجب برخورداری جامعه از سلامت و بهنجاری
پارسنز به نکته ای اشاره دارد که جوامع غربی آن را آویزه گوش کردند و توانستند جوامع غربی را از خطر آشوب ها نجات دهند و آن اینکه :
میزان دَرشُدگی و بیرون شدگی بایستی با توان و تحمل مردم سازگار باشد، نکته ای که جوامع جهان سوم معمولاً بدان کمتر توجه داشته و به همین دلیل هم بیشترین درجه انفجارهای اجتماعی را دارا بوده اند.
قانون کنش و عمل ارادی »»» یعنی انسان می تواند از راه های متفاوتی که پیش رو داردبنا به سلیقه خود دست به انتخاب بزند.
پارسنز برخلاف هم مکتبی هایش که عموماً به نوعی جبر اجتماعی باور دارند به تأثیر اراده و اختیار انسان نیز در جامعه اعتقاد داشته و رفتار انسان را به کنش اجتماعی تعبیر می کند.
*****************************************************
مفهوم شرایط پیش نیاز و مقدماتی:
یعنی سیستم اجتماعی بزرگ در شرایطی می تواند کاردکرد مناسب داشته باشد که تمامی نظام ها و خرده سیستم ها، از سلامت برخوردار باشند؛ در جامعه برای تحقق نظم و آرامش شرایط و مقدماتی لازم است که در صورت نبودن آن جامعه دچار نابسامانی و سازمان پریشی خواهد شد.