جامعه شناسی

چکیده ای از تئوریهای جامعه شناسی

جامعه شناسی

چکیده ای از تئوریهای جامعه شناسی

نتایج تعمیم یافته یا قانون های جامعه شناختی در قالب نظری موجب تشکیل نظریه می شود. ویژگی های کلی و مشترک نظریه ها موجب تشکیل مکتب می باشد(می توان بر اساس مکتب اندیشه پردازان را در مجموعه بزرگتری جای داد).

وجه اشتراک بین چند نظریه موجب تشکیل یک مکتب می شود.

اشتراک در چه چیزی؟ 1- در اصول موضوع و مفروضات مسلم 2- اشتراک نسبی در روش های تحقیق به ویژه در زمینه روش شناسی 3- دست یابی به نتایج  قابل تعمیم

*****************************************************

تقسیم بندی مکاتب از نظر بلومر:

1- مکاتب عوامل گرا 2- مکاتب تفسیرگرا

مکاتب عوامل گرا جامعه و کنش های را اجتماعی محصول و معلول متغیرها و عوامل می دانند. (تبیین و تحلیل جبرگرایانه). این مکاتب جامعه را از دید خود می بینند(انتخاب گزینه ها و متغیرها) و این روشی برونی است.

در مکاتب تفسیرگرا جامعه و کنش های اجتماعی موضوع اصلی مطالعه هستند و سعی در فهم تفسیرهای گروه های اجتماعی و کنش های جامعه شناختی دارند. این مکاتب جامعه را از دید مردم می بینند(فهم تفسیرهای گروه های اجتماعی و کنش های جامعه شناختی) که این روشی درونی است. از دیدگاه مکاتب تفسیری رفتار و کنش انسان تابع فرآیند ذهنی و عینی و رابطه متقابل و دیالکتیکی بین آنهاست.


*****************************************************


ملاک ها، معیارها و ضوابط طبقه بندی رویکردها، دیدگاه ها و روش های تبیین در جامعه شناسی(1):

1- شیوه طبقه بندی پارادایمیک

2- شیوه نقطه عظیمت(هر رویکرد از چه لحظه ای تبیینات خود را آغاز می کند)

3- طبقه بندی بر اساس سیر نظری دیدگاه(تقدم یا تأخر نظری)

4- ملاک طبقه بندی بر اساس انتساب جغرافیایی آن دیدگاه


شیوه پارادایمیک بر اساس ضابطه بسیار معقولی صورت گرفت.


*****************************************************

در طبقه بندی ریتزر سه پارادایم وجود دارد: 1- واقعیت اجتماعی 2- تعریف اجتماعی 3- رفتار اجتماعی



***  پارادایم واقعیت اجتماعی  ***

در پارادایم واقعیت اجتماعی موضوع خود واقعیت اجتماعی است و وجوه مشترک همه جامعه شناسان در این پارادایم واقعیت اجتماعی است. واقعیت یک امر مثبت است. و این جامعه شناسان امور مثبته را بررسی می کنند. (نمود- واقعیت- امر اجتماعی همه دلالت بر واقعیت دارند).


واقعیت اجتماعی چیست ؟ هر امری یا پدیده یا چیزی که در مناسبات میان افراد و در دوره های تاریخی ساخته، پرداخته یا پدید می آید Social Fact می باشد. این امر اولاً اصالتاً Social است. نهادها، سازمان ها، هنجارها، ارزش ها، قوانین، شعائر اجتماعی، فرهنگ به مفهوم کل همه واقعیت اجتماعی می باشند. Social Fact  یک امر اجتماعی است. واقعیت اجتماعی در واقع یک امر emerge (بروز، ظهور، تجلی) است. و emerge می کند. در آغاز نیست چون که اول ما باید باشیم بعد واقعیت ها. پس واقعیت:

1- محصول فرد نیست بلکه محصول جمع است و 2- واقعیت اجتماعی ظهور (emerge) می کندو واقعیت اجتماعی حاصل برخورد میان اذهانی است. پس در این پارادایم جامعه شناس کسی است که واقعیت های اجتماعی را با روش های تجربی مطالعه می کند./ دورکیم و تمام پیروانش تأکید دارند که واقعیت اجتماعی یک امر مثبت (positive) است.


در این پارادایم واقعیت های اجتماعی »»» پدیده های آلی- دقیق- سودمند- مشهود- ملموس و محسوس اند

سه نوع عمده واقعیت های اجتماعی: 1- نهادهای اجتماعی 2- ساختار اجتماعی 3- سازمان اجتماعی

*نهاد: مجموعه ای اجتماعی که برای تأمین یک یا چند نیاز به وجود آمده است.

*ساختار با ساخت متفاوت است. ساخت یعنی ترکیب، بنا نهادن اما ساختار یا structure که در همه علوم است در علوم اجتاعی هم است و شبکه ای از روابط بالنسبه پایدار میان عناصر متشکله یک مجموعه یا یک نظام و یا یک سیستم می باشد. (ساختار بیشتر روابط را بیان می کند) در برداشت جامعه شناسان و حتی روان شناسان ساختار روابط نسبتاً پایدار است و در جامعه شناسی پارادایم واقعیت با شاخص ها و نشانگرهایی قابل شناسایی است. Indicator یا شاخص ها در این برداشت برای ساختار چه هستند؟ مثلاً در خانواده قدرت، روابط، نقش ها و... شاخص های این ساختارند.ساختار: فرهنگ، گروه، قشربندی اجتماعی.

*  سومین نوع واقعیت ها سازمان می باشد: سازمان به نظم متصوره بر ارکان سیستم می گویند. اگر نظم نباشد سیستم دچار اغتشاش می شود. هر جا سخن از جامعه است، سخن از نظم است./ در تعریف دورکیم جامعه شناسی علمی است که واقعیت های اجتماعی در شکل نهاد، ساختار و سازمان و روابط میان آنها با روش های تجربی مطالعه می شود.

  پارادایم واقعیت اجتماعی شامل چه مکاتبی است؟  

1- مکتب ساختاری کارکردی 2- مکتب تضاد- انتقادی   »»»  اختلاف در نحوه تبیین و تفسیر روابط میان واقعیت هاست


این پارادایم منقسم شده و به دو بخش تبدیل می شود. تصویر یا مدلی که مکتب ساختاری کارکردی از جامعه ارائه می دهد بسیار منظم و ارگانیک است. دو نوع رابطه در عالم وجود دارد. 1- یک سویه 2- روابط دو سویه (فی ما بین)- the best end state = بهترین وضعیت ممکنه، تعادل در روابط- تعادل در کارکردها./ انتقاد به این دیدگاه این بود که این دیدگاه قدرت تبیین تغییر را ندارد چون همه چیز را در نظم می بیند./ جواب دورکیم به این انتقاد قانع کننده نبود اما پارسونز گفته که منتقدین این مدل ما را خوب نفهمیدند. مدل ما مبتنی بر یک مسیر تکاملی است.بدون آنکه در ارکان سیستم خللی وارد شود این سیستم دائماً در حال تحول است. بنابراین در چنین سیستمی آنجا که نیاز به تغییر احساس شود به سرعت انجام می شود اما تغییر در این سیستم هدف نیست بلکه وسیله (means) است و هدف فقط ثبات است. در این مدل change قابل توجیه است اما هدف نیست. این مطالب مربوط به مکتب ساختاری کارکردی بود. اما در مقابل این مکتب ما مکتب تضاد انتقادی را داریم که سر سلسله آن کارل مارکس است. این مکتب تصور جامعه را به مثابه یک سیستم منظم و پیوسته که دائماً در حال حفظ تعادل خود است را نفی می کند. مارکس در این مکتب است. تاریخ در نظر مارکس دو مفهوم دارد: اولاً یک علم و آن علم تحرکات اجتماعی را مطالعه می کند که منجر به خلق شرایط یا موقعیت های جدید می شود. و می کوشد که قوانینی را کشف کند که آن وقایع را بوجود آورده اند. بنابراین از این منظر ما در تاریخ شاهد رویارویی و برخورد گروه ها و اقشاریم. (مناسبات مبتنی بر تنازع و نزاع). این مدل واقعیت های اجتماعی را نه بر اساس نظم بلکه بر اساس conflict یا نزاع بررسی می کند.

هر دو مکتب از آنجایی که جزیی از مطالعه واقعیت اجتماعی (پارادایم اجتماعی) اند با هم وحدت دارند.

پیروان پارادایم واقعیت عمدتاً بر شیوه های تعلیلی تأکید دارند. (علت کاوند). [متدولوژی تعلیلی]


در این پارادایم همه جامعه شناس نیستند./ روانشناسی اجتماعی: مثلاً رابطه واقعیت های اجتماعی با فرد- رابطه فرد با گروه- رابطه فرد و جامعه- تأثیرات واقعیت ها اجتماعی بر فرد. مثلا در کار دورکیم: خودکشی یا در کار مارکس: ازخود بیگانگی.


*****************************************************

***  پارادایم تعریف اجتماعی  ***

در پارادایم تعریف موضوع مطالعاتی این فرایند نیست که واقعیت اجتماعی وجود خود را بر انسان تحمیلمی کند بلکه موضوع نحوه ساخته واقعیت اجتماعی است. خود فرایند ساخته شدن واقعیت اجتماعی موضوع این پرادایم است که در کار ماکس وبر وجود دارد. واقعیت اجتماعی از برخوردهای میان ذهنی بوجود آمده است. به گفته وبر انسان موجودی است که واقعیت اجتماعی خویش را خلق می کند و چنانچه که اگر این تفسیر از واقعیت از سوی انسان واقعی باشد آن امر واقعی جلوه می کند. در این پارادایم اصالت به فرد آدمی داده می شود. انسان دارای صفاتی(حالات، کیفیات، استعدادها...) است که وی را از موجود حیوانی متمایز می سازد. در این پارادایم انسان حیوان است ولی نه مانند حیوانات دیگر. یکی از قابلیت های مهم انسان در این پارادایم خردورزی است. همچنین قابلیت ایجاد ارتباط از طریق سمبل های گویا را دارد. حتی رفتارها را با مفاهیم جابجا می کند. دیگر اینکه انسان موجودی است که اندیشه می سازد و (مثلاً می گوید دَِِِر را ببند ولی حیوان نمی تواند) سپس اندیشه را فرا می افکند، بیرون می افکند. در بیرون از ذهن این اندیشه به خلق و عینیت و شیئیت مجال پیدا می کند. بنابراین واقعیت اجتماعی اجتماعی چیزی جز استعدادهای نهفته آدمی که از درون ذهن به بیرون پرتاب شده نیست. بنابراین در اینجا متغیر مستقل خود انسان است و واقعیات اجتماعی محصول انسان اند. پارادایم تعریف به نحوه و چگونگی ساخته شدن واقعیات اجتماعی می پردازد نه خود آن واقعیات. متدولوژی این پارادایم اساساً یک نوع متدولوژی تأویلی (تفسیرگرایانه) است که مبتنی بر شهود، قیاس، اثبات عقلی می باشد. این پارادایم نه تنها به نقش انسان در واقعیات اجتماعی می پردازد غافل از این نیست که ما نسبت به مطالعه واقعیات اجتماعی متفاوت باشیم. از مکاتب این پارادایم مکتب پدیدارشناسی، مکتب وبر و  روش شناسی مردمی می باشد.


*****************************************************

***  پارادایم رفتار اجتماعی  ***

هیچ یک در این پارادایم جامعه شناس نیستند. اینها طبقه بندی های مرسوم موجود در علوم اجتماعی را قبول ندارند. می گویند باید ترمینولوژی های موجود را به هم بزنیم و مثلاً به جای علوم انسانی بگوییم علوم رفتاری. اسکینر می گوید که همه علوم انسانی وحدتی پیدا می کنند که قبلاً این وحدت را نداشتند. در طبقه بندی اینان به جای علوم انسانی (human since) علوم رفتار (since of behavior) قرار دارد. که این خود به شاخه های فرعی تقسیم می شود.

علوم رفتاری (since of behavior) شامل چه علومی است؟

علوم سیاسی(رفتار سیاسی) تاریخ(رفتار گذشته) حقوق(قوانین رفتار) علم مدیریت(مدیریت رفتار) علوم تربیتی(آموزش رفتار) روانشناسی اجتماعی(رفتار فرد در گروه) روانشناسی(رفتار فرد) اقتصاد(رفتار اقتصادی) جامعه شناسی(رفتار اجتماعی).

وحدت تمام این موارد در این است که علم رفتار ناظر بر تمام این موارد است منتهی نوع رفتار و سطح مطالعه نوع اینها را از هم متمایز می کند. مثلاً جامعه شناسی رفتار اجتماعی را مطالعه می کند و اقتصاد رفتار اقتصادی. روان شناسی رفتار فرد و روان شناسی اجتماعی رفتار فرد در گروه، علوم تربیتی، آموزش رفتار، حقوق قوانین رفتار، تاریخ، رفتار گذشته و مدیریت، مدیریت رفتار را مطالعه می کند.


علم رفتار موضوعش چیست؟ 

رابطه رفتار ارگانیسم و محیط محاط بر ارگانیسم.

این به عنوان پیش فرض پذیرفته شد. در وضعیتی که محیط بر ارگانیسم احاطه دارد علم رفتار رابطه محیط با ارگانیسم را مطالعه می کند. نوعی جبرگرایی در این دیدگاه وجود دارد.


در این تعریف چند مفهوم نمایان است؟

مفهووم محیط- می تواند مادی، طبیعی و یا اجتماعی و فرهنگی باشد. اینان کلمه رفتار را مد نظر قرار می دهند نه کنش. چون محیط تعیین کننده است. محیط مشتمل بر دو نوع محرک است: تقویت کننده های محیط(نیروهای محیطی که احتمال حدوث پاسخ را افزایش می دهند و پاسخ همان رفتار است) اسکینر می گوید هر عامل محیطی اعم از محیطیطی یا اجتماعی که احتمال پاسخ را افزایش می دهد تقویت کننده نام دارد. تقویت همان پاداش است. رفتار همان پاسخ ارگانیسم به محرک های محیط است. برعکس هم است: هر عامل محیطی که احتمال پاسخ را کاهش دهد تنبیه نام دارد. هر رفتار محیطی شامل تقویت کننده های و تنبیه کننده ها می باشد. آنان با رفتارهای فوری (Immediate) سر و کار دارند. از این رو برخلاف فروید روی رفتارهای فوریه تأکید دارند. روش اینان پس رویدادی است(اتفاق رخ می دهد و سپس نتیجه را بررسی می کنند). اپیدیمیولوژی هدف دیگر این پارادایم است. مثلاً چه رفتاری در چه گروه های سنی گسترش دارد. مثلاً در جامعه شناسی پزشکی ما به دنبال شیوع بیماری ها هستیم. اپیدیمیولوژی به دنبال کشف و شناخت رفتار می باشد. همچنین به دنبال تنظیم رفتارها هستند. تنظیم قانون، تنظیم نظریه.  هم اتیولوژی(سبب شناسی) و هم اپیدیمیولوژی و هم تنظیم رفتار از اهداف رفتارگرایان است. اینان رفتار را یک امر خارجی(ملموس- قابل اندازه گیری و...) می دانند. اینان می گویند ممکن است تمایلاتی وجود داشته باشد ولی زیاد مهم نیستند و ما اینها را مطالعه نمی کنیم. و به صورت عینی و نه ذهنی رفتار را مطالعه می کنند. با روش های کیفی کاملاً مخالفند و در تجربه خیلی افراطی اند.

همچنین رفتارگرایان مفروضی دارند و آن این است که هر رفتاری در گذشته تقویت شده باشد و به حال رسیده باشدبه عنوان شاخص (Indicator) برای ما می باشد. یعنی اگر همان تقویت کننده های گذشته باشد ما در آینده نیز این رفتار را خواهیم دید. بنابراین میان گذشته و آینده به اعتنای تقویت کننده ها پُلی می زنند. ما نمی نتوانیم رفتار و یا هر پدیده ای را با خودش بشناسیم بلکه با علت هایش آن را می شناسیم. مثلاً ایدز را از طریق ویروس HIV می شناسیم. اینان از برخی رویکردها در علوم انسانی که به معلول می پردازند و به علت کاری ندارند اعتراض دارند. مثلاً معتاد را به زندان می اندازیم بدون اینکه به علت های اعتیاد توجه کنیم.     علت ها شرط غایی برای مداخله می باشند. بنابراین یکی از هدف های علم از این منظر کشف و شناخت علل می باشد. نسل اول از رفتارگرایان ارتدوکس بودند. از نظر اینان مکانیسم رفتار در دنیای حیوانات و انسان ها یکسان است و آن تابع قاعده واتسونی است:




قاعده واتسونی   »»      محرک    »»     پاسخ


بعداً اسکینر تجدید نظری در این کرده و تقریباً آزمایش های خود را از دنیای حیوانات قطع کرد و اولین کتاب او در هاروارد تحت عنوان رفتار کلامی و نحوه شکل گیری زبان در انسان را بر اساس قاعده واتسونی توضیح می دهد. انتقادی هم که به این پارادایم می شود این است که اینان انسان را تا حد حیوانات پست تقلیل می دهند.


به لحاظ مکاتب هم تقسیم می شوند

رفتارگرایی اسکینر

یادگیری اجتماعی

 مکتب dembo 

نظریه احساس  خود اثر بخشی

رویکرد بالتو

تیبو و کیس

نظریه مبادله(پیتر بلاو و هومنز).

اما در مدیریت، سیاست و اقتصاد هم ما رفتارگرای سرشناس داریم. مثلاً کتاب رابرت دال در رفتار سیاسی (چرا مردم در انتخابات شرکت می کنند؟ چرا شرکت نمی کنند؟) یا در حوزه مدیریت تیلور و برگر و بلونر را داریم. نظریه x و y . مدیرانی که جزو گروه x و مدیرانی که جزو گروه y هستند.

1- این مطلب برای افرادی که مایلند تا با ملاک های طبقه بندی مکاتب و همچنین نطریه ها آشنا شوند مناسب است

(منبع: جزوه درس روش تحقیق کمی دکتر علیرضا محسنی تبریزی

دانشگاه آزاد اسلامی-واحد علوم و تحقیقات)

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی